۱۰ گل به خودی اسرائیل از ۷ اکتبر
بن ایر: یک روزنامه عبری درباره ی 10 ضربه ای نوشت که کابینه رژیم صهیونیستی به ریاست «بنیامین نتانیاهو» از هفتم اکتبر تا حالا به خود وارد کرده و آخرین آن حمله به سفارت ایران در دمشق است.
به گزارش بن ایر به نقل از ایسنا، روزنامه عبری زبان «هاآرتص» در گزارش جدید خود به ضرباتی پرداخت که رژیم صهیونیستی از زمان شروع حملاتش به غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به خود وارد کرده است.
هاآرتص نخستین ضربه را تخلیه شمال فلسطین اشغالی دانست و نوشت: ده ها هزار تن از صهیونیست های ساکن شهرک های واقع در طول مرزها با لبنان، به شکل فوری و بدون اندیشه ای درست درباره ی سرنوشت شان و هدف نظامی از تخلیه منطقه، از این منطقه تخلیه شدند. کابینه بجای کوشش برای آرام کردن ساکنان، ترس را شدت بخشیده و چند روز بعد دستور تخلیه را صادر کرد و تا این لحظه نیز طرحی سازمان یافته برای پایان دادن به جنگ در شمال و بازگرداندن ساکنان تدوین نکرده است.
این روزنامه عبری زبان درباره ی ضربه غزه نیز نوشت: هدف از نفوذ زمینی به نوار غزه «نابودی» حماس بود، «اسرائیل» شهر غزه را ویران کرد اما حماس را نه و این جنبش هنوز با قدرت به کارهای خود ادامه می دهد.
هاآرتص درباره ی ضربه سوم نیز اضافه کرد: ضربه بعدی نبود استراتژی است چونکه «اسرائیل» بعد از گذشت ۶ ماه از جنگ، هیچ طرحی در غزه ندارد، ارتش تقریباً تمام قدرت نظامی و ذخیره خودرا به آنجا اعزام کرد و ماه ها جنگید و صدها سرباز کشته شده و هزاران تن دیگر زخمی شدند اما نتیجه در عمل صفر است و حماس هنوز فعال است.
این رسانه عبری زبان درباره ی ضربه رها کردن اسرا نوشت: در آغاز جنگ اهداف رسمی اعلام شده «نابودی» قدرت نظامی و دولتی حماس در غزه بود و بازگرداندن ۲۵۰ اسیر بازداشت شده در هفت اکتبر نیز به اهداف اضافه گردید اما از همان زمان اولویت دوم باقی ماند و این در مذاکرات قاهره و دوحه نمایان شد.
هاآرتص در ادامه به ضربه بحران انسانی اشاره نمود و نوشت: جنگ فراگیر در غزه سبب کمبود شدید غذا، آب و دارو در نوار غزه شد و کل جهان همچون هم پیمان های «اسرائیل» آنرا مسؤول این وضع دانستند.
این روزنامه عبری زبان همین طور به ضربه اتحاد دروغین اشاره نمود و نوشت: جنبش اعتراضی قبل از جنگ به بیان اظهارات تفرقه برانگیز و تضعیف ارتش «اسرائیل» و نیز پنهان کردن این حقیقت متهم شد که این کابینه شکست خورده است که در تلاش هایش برای تضعیف دستگاه قضایی و قانون، چند دستگی به وجود آورده است.
این رسانه رژیم صهیونیستی در ادامه نوشت: اسرائیل حتی پس از هفتم اکتبر نیز جامعه ای تقسیم شده و ۲ قطبی باقی ماند و کوشش برای سرپوش گذاشتن بر این مساله با طرح بیهوده مساله «اتحاد» تنها به نفع یک طرف بود، همان طرفی که از مسؤولیت واقعیت هولناکی که عاملش است، فرار می کند.
هاآرتص درباره ی ضربه غارتگرانه به بودجه نیز نوشت: واریزهای پنهان بودجه برای جوامع تحت حمایت احزاب حاکم ادامه داشته و حتی با وجود تاخیر در پرداخت بودجه سربازان ذخیره، شهرک نشین های تخلیه شده و خانواده های اسرا روندی افزایشی پیدا کرده و ۲ برابر شده است آن هم به شکل افزایش مالیات ها، کاهش رتبه اعتباری «اسرائیل» و زیان انباشته در اقتصاد آن که سالهای طولانی متحمل آن خواهد بود.
این روزنامه عبری زبان ضربه بعدی را بی انضباطی نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ مقابل نوار غزه دانست و در این رابطه به حجم گسترده ای از ویدیوهایی اشاره نمود که خود سربازهای اسرائیلی ضبط و منتشر نمودند که در آنها به تخریب، غارت، شکنجه افراد بازداشت شده و بمباران ساختمان های مسکونی افتخار می کنند، تمام اینها ضربه بزرگتری را به چهره «اسرائیل» و ارتش آن در جهان وارد کرد.
به نوشته هاآرتص، انضباط بد نیز دلیل اصلی بی احتیاطی در اقدامات عملیاتی است به این شکل که ارتش بعد از آنکه تحقیقاتش درباره ی کشته شدن کارمندان موسسه خیریه آشپزخانه جهانی فاش کرد که آنها با هماهنگی این ارتش وارد غزه شدند، خود مجبور به اعتراف به این مساله شد.
این رسانه رژیم صهیونیستی درباره ی ضربه «پیروزی قطعی» نوشت: از همان لحظه اولی که نتانیاهو اصطلاح پوچ «پیروزی قطعی» را ساخت، روشن بود که این به عنوان قسمتی از فرار همه جانبه اش از مسؤولیت، تلاشی مذبوحانه برای احیای جایگاهش به عنوان تنها رهبری است که می تواند پیروزی را تضمین کند.
هاآرتص در ادامه نیز نوشت: این اصطلاح به هدفش نرسید و حتی به موضوعی برای تحقیر تبدیل شد و بر گفت وگوها تاثیر منفی گذاشت، در حقیقت رقبای سیاسی نتانیاهو و نیز ژنرال های ارتش «اسرائیل» نگران این بودند که به آنها به عنوان «افرادی سست عنصر و بی اراده» نگاه شود و آنها از باخبر کردن مردم درباره ی این واقعیت دردناک و پیچیده امتناع کردند.
این رسانه عبری زبان در آخر نیز آخرین ضربه را حمله به دمشق دانست که طی آن هفت تن از مستشاران سپاه پاسداران ایران به شهادت رسیدند.
هاآرتص در این رابطه نوشت: این اشتباه بزرگ مشترک جامعه اطلاعاتی خصوصاً مرکز اطلاعاتی ارتش و سطح سیاسی بود که ریاست آنرا فردی بر عهده دارد که سال ها است خودرا بزرگترین کارشناس مسایل ایران معرفی می کند، او با این حمله که اساسا همزمان با گیر افتادن ارتش در نوار غزه و شمال (فلسطین اشغالی) ارزش باز شدن جبهه دیگری برای آنرا نداشت، موافقت نمود.
منبع: bonair.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب